سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
موضوعات
صفحات وبلاگ
RSS Feed
بازدید امروز: 42
بازدید دیروز: 99
کل بازدیدها: 763692

دوراهک اینجاست!




   درمحوطه ی چمن و گل کاری شهرداری دوراهک که بر تپه ای سرسبز مشرف برشهر بنا شده زیر درختی پر گل درفضایی که عطر بهار نارنج آن را سرشار از بوی جوانی کرده ، به تصمیمات ساده ای می اندیشیدم که از همدلی مردمی صمیمی برخاسته بود.

شهر آرام بود وچشمه ی محبت در همه کوچه ها جاری .چند جوان درس خوانده و یکی از میانسالان با تجربه اعضای  شورای شهر بودند وجمعی از ریش سفیدان و جوانان صاحب نظر، باسواد وبی سواد ،  برای چکش کاری تصمیمات و جا انداختن آن در شهرو آسان کردن فرهنگ سازی و صرفا به خاطر پشتیبانی و پشتوانه ی مصوبات شورای شهر،مجلس شورایاری راتشکیل داده بودند.همه ی مردم از طریق ایمیل شورا وشورایاری از خیر خواهی مضایقه نمیکردند.هر یکی به فراخور رشته تحصیلی و تجربه ای که اندوخته بود در موارد مربوط دخالت مفید وموثر میکرد.برای انتخاب شهردار بی آنکه بحثی  وجدلی درگیرد وهریکی سنگ طایفه و باندش را به سینه بزند وحسابهای کهنه پیش چشم آورده شود و سلیقه های مختلف  و متنوع سیاسی و انتخاباتی وجهه ی همت باشد ، تنها و تنها یک مسئله مهم بود و آن عمران وآبادی شهر دوراهک با اندیشه شیعی شرافتمندانه اش .آقای شهر دار به مقام شهر داری ارزش می داد نه به عکس.نمیخواست از این پست بخاطر  تخطئه ی رقیبان سیاسی اش استفاده کند ؛ کمبودی نداشت که بدین وسیله جبران نماید ؛ نمی خواست  زد و بند های اقتصادی راه بیندازد؛ نمیخواست…. .و  نمیخواست…. آنچه میخواست رضایت مردم بود و پیش از آن رضایت خدا.

برای مشاهده ادامه مطلب و نظرات به ادامه مطلب کلیک نماید.

آقای شهردار، شورایی از پیش نمازان و پیشکسوتان و جوانان توانمند عرصه های فرهنگی تشکیل داده بود وراه های دقیق گشودن هرگره و عبور از هر سد و زدودن هر رسم بد و ترویج هر حسن اجتماعی را می یافتند و همه ،همدل  وهمجان  به آن عمل میکردند. دیگر لازم نبود تذکر داده شود شب های عروسی تا نیمه های شب صدای گوش خراش و دل آزار ارگ و سی دی کودک گهواره تا پیر بیچاره را به ضجه و نفرین وا دارد و به گوش کسی هم نرسد.آن روزگار دیگر همه می دانستند که باید یک روز بعد از اعلام نتایج انتخابات ،رقابت ها تمام  ورفاقت ها به جای زیبای خود برگردد.شهردار شهردوراهک حلقه اتصال اندیشه و افکار مختلف بود نه چماق یک سلیقه ای که خود را حق مطلق بپندارد و بقیه را باطل مطلق.وچنان با ظرفیت،که سرخ سرخ تا آبی آبی براحتی در یک مجلس شب نشینی مسائلشان را آرام طرح  میکردند و پا فشاری هردو برنقاط  مشترک بود واختلافات هیچ جایی در مسائل عمران و آبادی وفرهنگ عمومی شهر نداشت.

همدلی ، چنان شهری ساخته بود که مسئولان شهر واستان ، شورا و شهردار مارا حسابی به حساب می آوردند و با اشتیاق تمام سعی در رفع نیاز های مردم داشتند . شهر دار وشورا زود تر از بقیه شهر ها و برمدار محاسبه مهندسی و با نظر به توسعه همه جانبه ی پایدار، مسائل را به گوش مسئولان میرساندند وآنها هم در حد توان مالی در رفع آن درنگ نمیکردند.

مجلس شورا یاری چند نفر را مخصوصا وادار کرده بود که فقط انتقاد ها را پیدا کنند و مشکلات را مطرح نمایند وعملکرد ها را بسنجند ونقاط ضعف را بشناسند و بشناسانند.

زیر درخت شهر داری چه خواب شیرینی بود .بیدار که شدم  آذر ماه بعد از انتخابات شوراها بود. ازباران رحمت همه جا سر سبز و باغهای گوجه فرنگی بدون پروانه ی مینوز غرق گل ، اما افسوس ! هنوز مسئله بستن گاوها حل نشده بود!!!

نظریات همشریان عزیز:

************************************

+ رضا میرزایی 

سلام، نمیدانم سلامم راچگونه تقدیم شما جوانانی کنم که تمامی نوشته ویاداشت های که درج کرده اید نشان از ضعیف بودن تمامی کسانی هست که در حال حاضر سر منشاء وراس امور کارهای فرهنگی اقتصادی وزیر بنایی این شهر دوراهک میباشند تمامی گفته هایتان را به جان ودل میخرم اما بهار می آید بهاری دیگر باید خودمان انتخابش کنیم باید برخاست تا بهاری نو و تازه داشته باشیم نباید تفکرات قدیمی وسنتی بر شهرمان سفره افکند نباید بگذاریم کسانی که سالها بر سر سفره تفکرات سنتی فقط به منافع شخصی خود اندیشیده اند دوباره سر منشاءشوند اگر انتخابمان دوباره اشتباه شود باید به راستی گفت 4 سال دوباره تابستانی خواهیم داشت که خاکهای بلوار چشم وگوشمان را پر از گردو خاکهای خو اهد کرد که هدیه همین تفکرات سنتی بود - درود فراوان بر شما جوانان دوراهک به امید آینده روشن برای شهر همیشه زیبای دوراهک
*******************************
+ حسین احمدی 

نوشتن چنین یادداشتی در فضای موجود تحسین بر انگیز است .

این نوشته نشان از حسن نیت و نگاه منصفانه جنابعالی البته همراه با انتقاد است. روح این یادداشت با برخی اشعار قبلی شما که در همین سابت منتشر شده بسیار متفاوت و قابل تحسین است. امید وارم که این نوع نگاه که بر خاسته از دید خیر خواهانه و منصفانه جنابعالی است در همه یادداشت ها و اشعارتان امتداد داشته و با حضورتان در میان مردم و نشان دادن حسن نیتتان راه را برای همدلی و صمیمیت بیشتر هموار کنید و همچنین امیدوارم که با این حضور و نشان دادن حسن نیت عده ای نیز اختلافات سیاسی و فکری را به اختلافات اجتماعی تبدیل نکنند و از جان و دل حسن نیت و انتقادات سازنده شما را پذیرا باشند.

واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداة و العشی یریدون وجهه ولا تعد عیناک عنهم ترید زینة الحیاة الدنیا و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا واتبع هواه و کان امره فرطا.(کهف 28)

والعاقبة لللمتقین.

*******************************

+ محمد 
با سلام
اقای میرزایی عزیز یه مقدار که توجه کنی الان بیش از چند دوره است که شورا به اصطلاح شهر ما همین افراد تشکیل می دهن به واقعیت من که کاری از این افراد نده ایم جز یک بلورا که با این وضع مشخص است و یک جاده که بیرون محل زده اند . البته این را باید در نظر گرفت که به مرور زمان که می گذره حداقل ها را باید تامین کننده ولی من به شخصه که فکر نمی کنم این افراد کارایی انجام بیشتر از این را داشته باشند< اگر داشتند در این چند سال که فرصت خدمت داشتن می توانستن انجام بدهند ولی من که یک جوان هستم رازی نیستم باید فکر نو بیایید سر کار باید افراد تحصیل کرده بیاییند سر کار دیگه دوران بگم بگم گذشته باید با حرف منطقی کار رو برد جلو نا با قلدری که دیگر کارایی ندارد.
راستی یه چیزی الان ما برای کار اداری مثلا به دیر برویم باید بگیم روستا یا شهر من که نمی دانم کسی می داند بگویید.
و در اخر زمستان رفتنی است ولی این تابستان گرم که فرا برسد آیا مایی وجود داریم؟
با تشکر فراوان
****************************************
 
+ هم شهری 
با سلام
واقعا مطلب تون زیبا و جذاب بود .
محمد راست می گه چرا شما نمی یایید و البته می شه گفت آقای محمدی مسئول خود وبلاگ ایشون هم می توانند یکی از اعضای شورا باشند و بقیه افراد تحصیل کرده دوراهک که همه با هم می توانند دست در دست هم و کنار گذاشتن اختلافات و جناح گرایی در شکوفایی دوراهکی سهم داشته باشند . هر چند فقط دارید انتقاد می کنید تا کی می خواهید بشینید و فقط نگاه کنید یک یا علی نیاز است
تا کی ما باید حسرت خاک داخل بلوار را بشکیم و چیزهای دیگر که اگر بخواهم بنویسم تا فردا باید بنویسم .
ممنون
**********************************

رضا میرزایی 

جناب آقای درویشی :

با سلام نوشته زیبا وخیلی پرمحتوایی بود انشالله که همیشه پیروز وسر بلند باشید.
و اما شما جناب آقای محمد : نفراتی که وارد صحنه انتخابات شورا نمی شوند دلیل بر ناتوانی اداره یک شهر یا روستا نیست بلکه مسائلی است که جای بحث فراوان دارد وبه همین منظور خواهشمندیم کسی را متهم به نشستن نکنید بلکه زمستان رفتنی است وتابستانی گرم هم فرا خواهد رسید.

************************************

هم ولایتی 

خرسند شدیم از اینکه امروز روز دگر است نه مثل دیروز.
آقای درویشی ،بسیار زیبا و دلشنین نوشته ای . در شرایط کنونی و اختلافات بوجود آمده نگارش چنین مقاله ای بیش از پیش احساس می شد.
بحرحال به نوبه خود کار ارزشمند شما را شایسته تقدیر می دانم.
************************************
+ محمد 

خیلی زیرکانه اینطور که من متوجه شدم منظورت کار نکردن شورا و دهیاری با اینکه همه اشون ... هستن ولی هیچ وقت به نتیجه مشخص نمی رسن و الان چند وقت هست که درگیر انتخاب شهردار هستن و هنوز هم مشخص نیست تا کی شهر بدون شهردار باید بمونه همونه موقع که اعلام کردن دوراهک با چند جایی دیگر استان تبدیل به شهر شده ای یک هفته نگذشته بود که از تلویزیون جشن تبدیل روستاشون را به شهر طی برنامه ای با شکوهی برگزار کردن و ادم حال می کرد از این برنامه ای که برگزار کردن به هر طریق این ماجرا سر دراز دارد
راستی یه سوال چرا شما و بقیه افراد با سواد چرا نمی یایید جلو و امسال داخل انتخاب شورا شرکت نمی کنید یکی مثل شما اقای درویشی ،اقای مرتصی عبدالهی، اقای موسوی که چند روز پیش مطلب نوشته بود داخل همین وبلاگ و بقیه افراد با سواد دوراهک توهین به این افراد که الان سر کار هستن نباشه ولی اونطور که مردم ازشون انتظار دارن کار نکرده اند . شما خودتون نشسته اید و دارید فقط حرف می زنید چرا خودتون نمی یایید داخل میدان
من و بیقیه جوانان دوراهک منتظر شما و هم ردیفان شما هستیم به امید روزی که دوراهک در اول شهرستان بعد استان و ایران و جهان بدرخشد.
با تشکر
***********************************

 

 

   درمحوطه ی چمن و گل کاری شهرداری دوراهک که بر تپه ای سرسبز مشرف برشهر بنا شده زیر درختی پر گل درفضایی که عطر بهار نارنج آن را سرشار از بوی جوانی کرده ، به تصمیمات ساده ای می اندیشیدم که از همدلی مردمی صمیمی برخاسته بود.

شهر آرام بود وچشمه ی محبت در همه کوچه ها جاری .چند جوان درس خوانده و یکی از میانسالان با تجربه اعضای  شورای شهر بودند وجمعی از ریش سفیدان و جوانان صاحب نظر، باسواد وبی سواد ،  برای چکش کاری تصمیمات و جا انداختن آن در شهرو آسان کردن فرهنگ سازی و صرفا به خاطر پشتیبانی و پشتوانه ی مصوبات شورای شهر،مجلس شورایاری راتشکیل داده بودند.همه ی مردم از طریق ایمیل شورا وشورایاری از خیر خواهی مضایقه نمیکردند.هر یکی به فراخور رشته تحصیلی و تجربه ای که اندوخته بود در موارد مربوط دخالت مفید وموثر میکرد.برای انتخاب شهردار بی آنکه بحثی  وجدلی درگیرد وهریکی سنگ طایفه و باندش را به سینه بزند وحسابهای کهنه پیش چشم آورده شود و سلیقه های مختلف  و متنوع سیاسی و انتخاباتی وجهه ی همت باشد ، تنها و تنها یک مسئله مهم بود و آن عمران وآبادی شهر دوراهک با اندیشه شیعی شرافتمندانه اش .آقای شهر دار به مقام شهر داری ارزش می داد نه به عکس.نمیخواست از این پست بخاطر  تخطئه ی رقیبان سیاسی اش استفاده کند ؛ کمبودی نداشت که بدین وسیله جبران نماید ؛ نمی خواست  زد و بند های اقتصادی راه بیندازد؛ نمیخواست…. .و  نمیخواست…. آنچه میخواست رضایت مردم بود و پیش از آن رضایت خدا.




موضوع مطلب :
شنبه 92/1/17 :: 12:34 عصر :: نویسنده : حسین محمدی

قالب بلاگفا

قالب وبلاگ

purchase vpn

بازی اندروید