مدتی شد که چیزی ننوشتیم .بودیم ولی حال خوشی نداشتیم نه اینکه جایی از بدنم تب داشته باشد .نه نگران نباشید اگر هم تب داشتیم ناشی از اوضاع و احوال شهرمان است . از بس گفتیم و نوشتیم و نتیجه ای نگرفتیم که بعضی وقتها به سرمان می زد. آخ خ خ خ خ خ خ ....
این درد ما تا به کی . دوراهک نیاز به جرقه ای دارد. انگار نه انگار . هیچ اتفاقی نمی افتد . از کدام وعده بگوییم که اجرایی نشد . دلمان به وعده ها هم بعضی وقت ها خوش بود . اما دیگه از آنها هم خبری نیست . ای کاش یکی می آمد و توی بلندگو حرفی می زد .
فضای بهت و راکد شهرمان که روزی شهره عام و خاص بود حالا چگونه است .
نکته : آهای آقایان سران ارشد دوراهک
یک نظری به همسایگان ما در بنک و بردستان و آبدان و لمبدان و ... بیفکنید .
دیگه بلوار ما قدیمی شده ، تل خاک های ریخته شده درون بلوار خودش دیدنی است. دیگه کسی از خرابیهای اداره گاز در کوچه و خیابان حرفی نمی زنه . دیگه کسی کتابخانه نمی خواهد . دیگه مجتمع ، اینترنت، ورزشگاه و هر آنچیزی که گفتیم نمی خواهیم . ما همه چیز داریم و اگر کسی بخواهد حرفی بزند با او برخورد می کنیم.
بتازگی در چند تا از سایت ها نوشته ای خواندم که در ادامه برای اطلاع شما هم گذاشتم . کلی خندیدم .خرده نگیرید.
دوراهک شهر می شود .
از بس وعده های شهر شدن دوراهک از این و آن شنییدیم و گفتند و رفتند که دیگر دردی دوا نمی شود .
ولی دوراهک وطن عزیز و زیبای من است . تو را می ستایم
موضوع مطلب :