بگذار هر کس بيايد و نيشتري بزند و برود. من خواهم ماند و آبادت خواهم کرد
شهرمن
من به تو مي انديشم
و به تنهايي خويش
از پس شيشه تو را مي بينم
که گرفتي مرا در بر خويش...